صبر کردن خیلی سخت است. وقتی مشکلات و نگرانیهایمان را بارها و بارها با خدا درمیان میگذاریم، از منتظر ماندن خسته میشویم. کمکم حس میکنیم که با کسی حرف میزنیم که حرفهایمان را نمیشنود. معمولاً دوست داریم که طاقت بیاوریم و کنترل خودمان را در دست گیریم؛ این بهترین واکنش به سکوت است. به همین دلیل از خداوند میخواهیم که به ما صبر دهد تا بتوانیم با آرامش بیشتری منتظر بمانیم.
دعا کردن به آن معنا نیست که محیطمان تغییر میکند. تنها فرزندمان بیمار است و در بیمارستان بستری است. پیوند ازدواجمان روز به روز شکنندهتر میشود و امیدی که سالها داشتیم با سرعتی باورنکردنی رنگ میبازد. وقتی بارها و بارها درمورد چیزی به درگاه خداوند دعا کرده باشید، ممکن است خیلی راحت صبرتان را از دست داده و دلسرد شوید. اما باید کاری کنید که این باقیماندههای صبر و تحملتان شما را برای ادامه راه ترغیب کند.
تنها شما نیستید که صبر میکنید.
صبر کردن تجربهای کاملاً متداول است. همه برادرها و خواهرهای باایمان ما میدانند که صبر کردن برای خدا چه معنی دارد. به آنهایی فکر کنید که خیلی از قبل از شما صبر پیشه کرده بودند: حضرت ایوب، حضرت داوود، و ... وقتی قرآن یا انجیل را باز کنید با آیات زیادی درمورد صبر کردن روبهرو میشوید و کسانی که در آن برتری یافتهاند را معرفی میکند.
لغتنامه جدید انجیل صبر را اینطور معنا میکند، "خویشتنداری خدادادی در مقابله با مخالفت یا سرکوب". صبر همیشه زمان موردنیاز است که دلیلی برای منتظر نماندن باشد. همیشه در مواجهه با مخالفت صبر لازم است. به همین دلیل است که صبر کردن در خیلی جهات مثل یک مبارزه است. چیزی که میتوانیم به آن تکیه کنیم این است که صبر، خویشتنداری خدادادی است. این خداوند است که آرامش روحانی را در ما ایجاد میکند تا بتوانیم وارد آن مبارزه شویم. خیلی وقتها فکر میکنیم که صبر فقط تحمل کردن است اما این منطق اشکال دارد. با قدرت و توانایی خودمان نیست که خویشتنداری میکنیم. درواقعیت، تنها مسئولیت ما این است که به خدا اعتماد کنیم و اوست که قدرت و توانایی لازم برای ادامه مسیر برطبق ایمانمان را برای ما فراهم میکند.
این قدرت چطور به ما داده میشود؟
این قدرت را وقتی سرشار از روحانیت شویم دریافت میکنیم. میدانیم که منبع بینهایتی از صبر درون ما وجود دارد. نقش ما این است که به خداوند اعتماد کنیم و از او بخواهیم که به ما قدرت دهد در هر موقعیتی که در آن هستیم، تاب ادامه دادن را پیدا کنیم.
تجربه صبر کردن در راه خدا به ما یادآور میشود که واقعیت ما در محیط ظاهری ما نیست، بلکه در عشق خداوند و زندگی درون ماست. این به ما امید بخشیده و مطمئنمان میسازد که خداوند همیشه خوب ما را میخواهد. این در حد توانایی ما نیست که بدانیم خداوند چه زمان و چگونه کارمان را درست میکند. نقش ما اینجا این است که به وعده او اعتماد کنیم.
نقش ما در این مبارزه چیست؟
دوباره به معنای صبر بعنوان خویشتنداری خدادادی فکر کنید. خداوند به ما این اجازه را میدهد که به خویشتنداری روحانی دست پیدا کنیم اما این انتخاب خودمان است که آن را بپذیریم و از آن دنبالهروی کنیم. به آدم و حوا آزادی و اراده کامل داده شده بود. اختیارات زیادی در بهشت به آنها داده شده بود تا نیاز به استفاده از میوه ممنوعه را پیدا نکنند. اما، تصمیم گرفتند که خویشتنداری پیشه نکنند و درعوض از فرمان خداوند سرپیچی کردند. وقتی از خویشتنداری خدادادی برای منتظر ماندن به اراده و زمانبندی او استفاده میکنیم، در راستای اطاعت از فرمانهای او قدم برمیداریم.
این روند هدفی دارد. صبر کردن در راه خدا باعث میشود به او نگاهی بیندازیم. مستقیماً نظر ما به پیامبرانی جلب میشود که منبع ایمان ما هستند. این آزمایشات باعث میشود که با عمق بخشیدن به علممان درمورد خدا و تکیه بر او، استقامت به خرج دهیم.
صبر کردن در راه خدا به این معنا نیست که ساکن بمانیم. اطاعت از فرمانهای خداوند در حالی که صبر پیشه کردهایم اصلاً حالت منفعلی نیست.
چه احساس کنیم که فاقد صبر لازم برای منتظر خداوند ماندن هستیم یا ادامه دوست داشتن آنهایی که دوست داشتنشان دشوار است، به همه صبری که موردنیازمان است دسترسی داریم. میتوانیم به خداوند اعتماد کنیم که قدرت لازم برای تحمل موقعیتی که در آن هستیم را به ما داده و درعوض از آن زمان انتظار برای تقویت صمیمیت بین خودمان و خداوند استفاده کنیم.
نظرات شما عزیزان: